قطار زمان
دنیا ریل قدیمی و بلندی ست
که قطار زمان از آن می گذرد
و ما هم مسافریم ، از روستای دنیا به شهر آخرت
و شگفتا که از یاد می بریم مسافر بودن خویش را
و مبدا و مقصد را و مسیر و توشه ی راه را از یاد می بریم
که ناگهان قطار می ایستد و ما را در اولین ایستگاه آخرت پیاده می کند
حسرت از آن کسانی ست که بی توشه به این سفر آمده اند
و کوپه ی قطار را که مقر موقت است ، منزلگاه دائمی می پندارند !