در حال بارگذاری ...

حبیب زائری


نمیدانم مسئولین وقت سازمان چقدر با روحیات او آشنایی داشتند ولی حبیب از اون کارمندانی بود که وجودش برای هر سازمانی نعمت است حتی اگر دیده نشود !

یک کرمانشاهی خوش مشرب ، مهربان و دلسوز ، از اون کردهایی که دلت میخواهد بهش بگویی ، پهلوان ! اونم برگرده بگه : و گرد منی ، به ایش جانم !

من هیچوقت مستقیم با حبیب کار نکردم ، اوائل دهه ۸۰ که وارد سازمان شدم ، در ساختمان قدیمی سازمان در خیابان انقلاب ، با حبیب آشنا شدم ، اتاقش پاتوق بچه های مختلف بود ،  فکر میکنم رییس اداره عمومی سازمان بود .

همه کار برای بچه ها میکرد ، ماشین در اختیارشان میگذاشت ، کارهاشون رو هماهنگ میکرد ، از اتاقش قرار ملاقات با مسئولین سازمان را میگذاشت ، هر کمکی از دستش بر می آمد ، بارها دیدم برای وام تلاش میکرد تا مشکلی از همکاران بر دارد .

اصلا هم کسی را نا امید نمیکرد ، اگر هم کاری از دستش بر نمی آمد هم نه نمیگفت .

خدا میداند که این مرامش چقدر نزد خدا اجر دارد ولی او بدون ادعا و ریا این خصلت بزرگ بخشندگی را داشت .

نمیدانم مسئولین وقت سازمان چقدر با روحیات او آشنایی داشتند ولی حبیب از اون کارمندانی بود که وجودش برای هر سازمانی نعمت است حتی اگر دیده نشود !

هنر اصلی او قدرت هماهنگی بود ، با راننده جماعت و کارگران و آبدارچی های سازمان طوری برخورد میکرد که شان آنها حفظ میشد ، همه را به اسم کوچکشان صدا میزد ، اگر در سازمان مراسم ملی و بین المللی برگزار میشد این حبیب بود که باید برنامه ریزی میکرد ،  پذیرایی میکرد ،  هتل میگرفت و رفت و آمد خارجیها را هماهنگ میکرد، اصلا کار که دستش می افتاد دیگر مسئولین نگران نبودند چون میدانستند حتما یک مراقب حرفه ای بالا سر کار هست  ، من حبیب را در جلسات مدیران سازمان که در آخر هر سال در تهران برگزار میشد  ،  بیشتر میدیدم و از کارهاش لذت میبردم .

حبیب و دوستانش در بندر عباس بانی یک کار خیر بودند و آن حلیم صبح روز عید رمضان یا عید فطر بود ،  تقریبا برای سه تا چهار هزار نفر حلیم می پختند ، از دو سه روز قبل عید فطر به بندر می آمدند تا این کار بزرگ روی زمین نماند ، سالهای سال این نذر را پخته بودند و مردم بندر عباس مخصوصا شهرکهای اطراف شهرک شهید باهنر ، منتظر بودند ،  من خودم از چند مدیر استانی در هرمزگان شنیدم که میگفتند آقای اتابکی ما صبح روز عید فطر منتظر حلیم بندریها هستیم .

جالب بود که حلیم را قبل از اذان صبح در ظرف های مخصوص میریختند و توسط ده ها خودروی مردمی به پشت درب منازل مردم میگذاشتند ، حبیب سهم زیادی در این کار خیر داشت و پیشقدم بود ،

حبیب نهایتا در دهه ۹۰ بازنشسته شد و رفت ، نمیدانم کجاست ولی هر جا هست بداند حد اقل یکی هست که به یادش باشد و ارزش کارهایش در گروه جامعه بندریها قدر گذاشته شده است  ،

خداوند پشت و پناه او و خانواده اش باد .




مطالب مرتبط

بندر شهید رجایی بزرگترین به عنوان بزرگترین بندر تجاری و پیشرفته‌ترین بندر کانتینری ایران در ۲۳ کیلومتری غرب بندرعباس مرکز استان هرمزگان واقع شده است .

|

"سامانه یکپارچه عملیات بندری" به عنوان یکی از طرح‌های کلیدی سازمان بنادر و دریانوردی با مدیریت معاونت امور بندری و اقتصادی و نظارت دفتر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان بنادر و دریانوردی از آبان ماه ۱۴۰۲ در دست تحلیل ، طراحی و تولید می‌باشد .

|

فرآیند تحویل و تحول پایانه مواد معدنی در نشست مشترک مدیران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی و اداره کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان مورد بررسی و چارچوب آن تعیین شد .

|

به گزارش پرتال حمل و نقل ، جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان در بخش حمل‌ونقل بین‌المللی و ترانزیتی از طریق بندر چابهار تفاهم‌نامه همکاری ...

|

به گزارش پرتال حمل و نقل ، طی فروردین‌ماه سال ۱۴۰۳ ، معادل ۲ میلیون و ۱۹۰ هزار و ۲۶۴ تن کالاهای اساسی در بنادر کشور تخلیه شد که حاکی از رشد ۶۱ درصدی ...

|

نظرات کاربران