لجستیک معکوس ؛ نسخهای اثربخش در کاهش هزینهها
بررسیها نشان میدهند که در حدود ۴% هزینههای لجستیکی هر شرکت ، مربوط به لجستیک معکوس است . که البته این سهم در شرکتها و صنایعی که محصولات آنها دارای کیفیت پایینتری بوده و از تکنولوژی پیشرفته بهرهمند نیستند خیلی بالاتر خواهد بود .
از جمله مباحثی که امروزه در حوزه لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین صنایع مختلف مطرح میباشد، موضوع “لجستیک معکوس” و “مدیریت بازگشتیها” میباشد؛ امری که بهنظر میرسد تاکنون در صنایع مختلف کشورمان مورد توجه جدی قرار نگرفته است.
طی دو دهه اخیر ، شرکتها و صنایع زیادی در کشورهای پیشرفته بررسی در این زمینه را آغاز کرده و لجستیک معکوس را یکی از فرایندهای مهم در زنجیره تامین خود درنظر گرفتهاند . حتی اخیراً گواهینامه ISO در خصوص فرایندهای مرجوعی نیز توسط برخی از شرکتهای پیشرفته دریافت شده است .
امروزه در کشورهای پیشرفته جهان ، نقطه تمرکز سازمانهای کاری ، صنعتی ، دولتی ، تجاری و خدماتی بر فرایندهای لجستیک معکوس و زنجیره تأمین حلقه بسته قرار گرفته است که به عنوان پایهای برای ایجاد ارزش اقتصادی واقعی کالاها و خدمات به همراه پشتیبانی از ملاحظات زیست محیطی مینگرند . این تمرکز اکنون در کلیه بازارها از جمله بخشهای صنعتی و فناوری پیشرفته، تجاری و محصولات مصرفی رو به افزایش است .
آنچه که در جریان سنتی کالا وجود دارد و مدیران صنایع بر کنترل و مدیریت آن جریان تاکید میورزند جریان مستقیم یا رو به جلوی مواد و محصولات است که عمدتاً از سمت تأمینکنندگان به سمت سازندگان ، توزیعکنندگان ، خردهفروشان و نهایتا مشتریان جریان دارد . اما در بسیاری از صنایع ، جریان مهم دیگری نیز در زنجیرههای تامین وجود دارد که به صورت معکوس شکل گرفته و در آن، محصولات از سطوح پایینی زنجیره تامین به سطوح بالاتر عودت داده میشوند . لجستیک معکوس به دنبال بررسی و مدیریت جریانهای معکوس یا به عبارتی جریانهای رو به عقب در زنجیرههای تأمین میباشد .
در عصر تجاری کنونی که چرخه عمر محصولات هر روز کوتاهتر و کوتاهتر میشود ، سیاستهای برگرداندن محصول با زمانهای پاسخگویی سریع و خدمات مشتری تعریف گشته و تأکید بیشتری بر مدیریت بازگشت ، تغییر شکل و ذخیره دوباره کالاهای تمام شده وجود دارد .
قوانین دولتی جدید و قوانین سبز که به بازگرداندن و از رده خارج کردن مواد زاید الکترونیکی و دیگر مواد خطرناک مربوط است نیز مدیران و سطوح بالای مسئول امور لجستیک فرایندهای زنجیره تأمین را وادار میسازد نگاه نزدیکتری به فرایند لجستیک معکوس بیندازند .
در دنیای آکادمیک نیز با توجه به ویژگیهای خاص و منحصر به فرد این جریان رو به عقب و تفاوتهای بسیار آن با حرکت رو به جلوی محصولات، محققین مدیریت زنجیره تأمین ادبیات خاصی را برای آن انتخاب نموده و تحقیقات خود را در قالبی با عنوان “لجستیک معکوس” انجام میدهند .
لجستیک معکوس را میتوان به اینصورت تعریف کرد : «هماهنگی و کنترل کامل ، بارگیری و تحویل فیزیکی مواد ، قطعات و محصولات ، از محل مصرف به محل عملیات و بازیابی یا دفع و سپس بازگرداندن متعاقب به محل مصرف در موارد مناسب» .
لجستیک معکوس یا همان مدیریت بازگشتیها ، بیانگر آن بخش از فرایندهای مدیریت زنجیره تامین است که فعالیتهای مربوط به بازگشتیها ، لجستیک معکوس ، کنترل ورودیها ، و اجتناب از دوبارهکاریها را در درون بنگاه و بین اعضای مختلف یک زنجیره تامین مدیریت میکند .
بکارگیری صحیح این فرایند نهتنها مدیریت را قادر میسازد که جریان محصولات بازگشتی را بهطور مؤثر مدیریت کند بلکه باعث تشخیص فرصتهایی برای کاهش بازگشتیهای ناخواسته و کنترل سرمایههای قابل استفاده مجدد میشود . مدیریت مؤثر بازگشتیها یک بخش مهم در مدیریت زنجیره تامین است که فرصت حصول یک مزیت رقابتی پایدار را برای زنجیره تامین فراهم میسازد .
گرچه فعالیتهای زیادی را میتوان در قالب لجستیک معکوس در نظر گرفت اما برخی از اهم فعالیتهای لجستیک معکوس که عمدتاً به طور اختصاصی در این حوزه مطرح است، عبارتست از :
* تعمیر و تعویض
* نوسازی محصول
* ساخت مجدد
* بازیافت
* فروش مجدد
* استفاده مجدد
البته لجستیک معکوس تنها به استفاده مجدد یا بازیافت محدود نمیشود ؛ بلکه طراحی مجدد بستهبندیها به منظور استفاده کمتر از مواد در آنها و یا کاهش انرژی و آلودگی ناشی از حمل محصولات را نیز میتوان بخشی از لجستیک معکوس تحت عنوان “لجستیک سبز” دانست .
برخی از علایم مهمی که نشانگر وجود مشکل در سیستم لجستیک معکوس یک شرکت یا صنعت میباشد و حاکی از لزوم توجه فوری و جدی به مبحث لجستیک معکوس است عبارتست از :
* ورود مرجوعیها سریعتر از پردازش یا بازیافت آنها است .
* مقدار زیادی از موجودیهای مرجوعی در انبارها نگهداری میشود .
* مرجوعیهای غیرقابل شناسایی وجود دارند .
* زمانهای پردازش روی مرجوعیها طولانی است .
* هزینه کل پردازش و اصلاح مرجوعیها نامعلوم است .
* مشتریان اطمینان خود را به فرایند اصلاح و تعمیر محصولات مرجوعی از دست دادهاند .
بررسیها نشان میدهند که در حدود ۴% هزینههای لجستیکی هر شرکت ، مربوط به لجستیک معکوس است . که البته این سهم در شرکتها و صنایعی که محصولات آنها دارای کیفیت پایینتری بوده و از تکنولوژی پیشرفته بهرهمند نیستند خیلی بالاتر خواهد بود .
بهطور کلی ، لجستیک معکوس در صنایعی که ارزش محصولات بسیار بالا است و یا درصد مرجوعیها رقم قابل توجهی را نشان میدهد از اهمیت بیشتری برخوردار است .
تحلیلها نشان میدهد که در حدود ۵۰ % از محصولات در طول فرایند ساخت نیاز به دوبارهکاری و اصلاح دارند . با دانستن این موضوع که هزینه پردازش یک محصول مرجوعی ممکن است دو تا سه برابر هزینه حملونقل بیرونی آن باشد ، بیشتر به اهمیت و ضرورت توجه به مقوله لجستیک معکوس در صنایع پی میبریم .
تدوینگر : دکتر مهدی فتحاله